چند روز پیش خبری درباره دانشآموزان بازمانده از تحصیل منتشر شد و اینکه حدود ۷۵۰ هزار دانشآموز گذشته از باقی بازماندگان، تنها به دلیل فقر از تحصیل بازماندهاند. با اینکه همیشه اعداد و ارقام ضد و نقیضی از دانشآموزان بازمانده از تحصیل منتشر میشود، اما طبق گفتهٔ مشاور وزیر آموزش و پرورش در تحقق عدالت آموزشی و تضمین کیفیت یادگیری، بهطور کلی آمار بازماندگان از تحصیل بیش از ۹۰۰ هزار نفر است که تاکنون فقط علت ترک تحصیل ۶۰ هزار نفر آنها احصا شده است.
علی زرافشان، مشاور وزیر آموزش و پرورش در تحقق عدالت آموزشی، گفت: «بازماندگی یا ترک تحصیل، دلایل مختلفی دارد، اما همه این آمار ۷۵۰ هزار نفر که در خبرها آمده به دلیل فقر نیست. از دلایل بازماندگی از تحصیل میتوان به بحرانهای ساختاری، فقر و نابرابری، مهاجرت، حاشیهنشینی، کسری بودجه برای توسعه زیرساختهای آموزشی، وضعیت فرهنگی خانواده، اشتغال کودک، آموزشناپذیر بودن کودکان استثنایی، ضعیف بودن جثه کودک، بیماری صعبالعلاج، کودک بدسرپرست و کودکانی که در سن مدرسه هستند ولی در پیشدبستانی درس میخوانند، اشاره کرد.»
او درباره دانشآموزانی که باید در مدرسه باشند، اما اکنون در پیشدبستانی هستند میگوید: «ما ۹ هزار دانشآموز در پیشدبستانها داریم که طبق سن قانونی باید در مدرسه باشند، اما به تشخیص خانوادهها اگر آمادگی شروع تحصیل را ندارند میتوانند در پیشدبستانی ثبتنام کنند. از این آمار ۵۴۲۰ نفر آنها پسر و ۳۶۹۹ نفر آنها دختر هستند. این تعداد قبلاً ذیل بازماندگان از تحصیل محسوب میشد.»
بیش از ۱۲ هزار دانشآموز ابتدایی مهاجرت کردهاند
مهاجرت یکی دیگر از عوامل بالا بردن آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل است. زرافشان با اشاره به تأثیر مهاجرت بر افزایش آمار بازماندگان از تحصیل میگوید: «مهاجرت به خارج از کشور باعث افزایش آمار بازماندگان از تحصیل شده، چون فقط در مقطع ابتدایی ۱۲ هزار و ۹۳۰ دانشآموز به همراه خانوادههایشان از کشور مهاجرت کردهاند. طبیعتاً این دانشآموزان در کشورهای مقصد به تحصیل خود ادامه میدهند. ما با کمک وزارت امور خارجه موفق شدیم تعداد دانشآموزانی که همراه والدین خود به خارج از کشور رفتهاند، شناسایی و از آمار جمعیت بازماندگان دوره ابتدایی کم کنیم.»
بیشتر آمار بازماندگان از تحصیل به دوره متوسطه دوم مربوط میشود، مشاور وزیر آموزش و پرورش در این باره میگوید: «آخرین آمار بازماندگی تحصیلی در دوره ابتدایی ۱۵۱ هزار و ۵۸۹ دانشآموز، دوره اول متوسطه ۱۸۰ هزار و ۳۰۹ دانشآموز و در دوره دوم متوسطه ۵۸۷ هزار و ۹۵۷ دانشآموز هستند. میزان آمار ترک تحصیلیها در مقطع متوسطه دوم به این دلیل که این مقطع جزو تحصیلات اجباری نیست، بیشتر است. در نهایت مجموع کل بازماندگان از تحصیل ۹۱۹ هزار و ۸۵۵ نفر میشود.»
به گفته زرافشان از میان همه دانشآموزان بازمانده از تحصیل، فقط دلایل ۶۰ هزار و ۲۹۷ نفر از آنها بررسی شده است، او میگوید: «طبق نتایجی که به دست آوردیم از این ۶۰ هزار نفر، ۱۵۰۰ نفر به دلیل فقر مالی و وضعیت بد معیشتی ترک تحصیل کردهاند. به بیان دقیقتر میزان دانشآموزانی که به دلیل فقر مالی و وضعیت نامطلوب معیشتی ترک تحصیل کردند هزار و ۵۴۸ نفر است. از این آمار ۸۲۸ نفر از آنها پسر و ۷۲۰ نفر هم دختر هستند. آمار دانشآموزانی که به دلیل فقر مالی از تحصیل جاماندهاند نسبت به دانشآموزانی که اکنون باید در مدرسه باشند، اما در پیشدبستانی مشغول تحصیل هستند، آمار زیادی نیست.»
اشتغال به کار کودکان نیز یکی از شاخصهای مهم بازماندگی از تحصیل است. زرافشان با اشاره به آمار دانشآموزان شاغل که مجبور شدهاند مدرسه را برای تأمین هزینه خانواده ترک کنند، میگوید: «در مقطع ابتدایی ۳۹۳ دانشآموز داریم که به دلیل اشتغال نمیتوانند در مدرسه حاضر باشند. همچنین در مقطع متوسطه اول سه هزار و ۵۳۵ نفر و در مقطع متوسطه دوم ۱۰ هزار و ۴۳۵ نفر دانشآموز شاغل هستند که مجموع آنها به ۱۴ هزار و ۳۶۳ نفر میرسد.»
اما سؤالی که مطرح میشود این است که آموزش و پرورش برنامه مشخصی برای برگرداندن این دانشآموزان به چرخه آموزشی کشور دارد؟ او میگوید: «طبق آخرین تصمیمگیریها در شورای عالی آموزش و پرورش و بر اساس طرح شهید محمودوند که با هدف برگرداندن بازماندگان از تحصیل راهاندازی شده است، فهرست اسامی کل کودکان بازمانده از تحصیل را استخراج کرده و آن را به استانها و مناطقی که دانشآموزان بازمانده از تحصیل در آنجا زندگی میکنند ارسال میکنیم. در مرحله بعد مناطق موظف هستند با مراجعه حضوری به منازل این کودکان دلایل عدم حضورشان در مدرسه را بررسی و در مذاکره با خانواده، آنها را جذب کنند.»
مشاور وزیر آموزش و پرورش در تحقق عدالت آموزشی با بیان تأثیر قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در کاهش جمعیت بازماندگان از تحصیل میگوید: «در سال ۱۳۹۹ قانونی تحت عنوان قانون حمایت از اطفال و نوجوانان به تصویب رسیده است. این قانون دستگاههایی را که در بحث بازماندگی و علل بازماندگی نقش دارند، مکلف کرده با آموزش و پرورش همکاری یا خودشان اقدام به جذب بازماندگان کنند. به عنوان مثال اداره ثبت احوال موظف شده قبل از شروع سال تحصیلی فهرست کودکان ۶ تا ۱۷ ساله را به آموزش و پرورش بدهد، سپس آموزش و پرورش این اسامی را با فهرست کسانی که سال گذشته دانشآموز بودند تطبیق بدهد و از تفاوت این آمار، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل را استخراج کند.»
او درباره تعامل آموزش و پرورش با دستگاهها برای کاهش آمار بازماندگان از تحصیل میگوید: «جلسهای با حضور کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، داشتیم. در آن جلسه برای دستگاههایی که طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان برای آنها تکلیفی معین شده، وظایفی در نظر گرفتیم. ما تمام گزارشهای خود درباره آمار و دلایل بازماندگی دانشآموزان را به این دستگاهها ارائه و وظایف دستگاهها برای جذب کودکان بازمانده را به آنها یادآوری کردیم. انشاءالله در این هفته یا هفته آینده این وظایف با امضای وزیر آموزش و پرورش به بالاترین مقام دستگاه ارسال و از آنها خواسته میشود که همکاری لازم را با آموزش و پرورش داشته باشند.»

